یک آبادی کوچیک وسط یک بیابون بزرگ
طنز اجتماعییک آبادی کوچیک وسط یک بیابون بزرگ
طنز اجتماعیاردو
سلام!!!
آقا جاتون خالی پنجشنبه رفتیم اردو. عجب اروییییییییی بود خداییش.
( اونایی که نیومدن دلشون بسوزه !
)
برای بچه هایی که تو اردو بودن شعر زیر آشناست. نوشتم که هم یاد بگیرین برای دفعه دیگه ، هم اینکه یه کم خاطرش زنده بشه!
تو این زمونـــــــه عشق نمیمونـــــــه
عاشقی و عشق چیـــــــه وفا کدومـــــــــه
رفتــــه محبت غم شده عادت
جدا رفیق کجا یه دوست کجا یه همدم
گلی تو دنیا پیدا نمیشــــــه گل رفته خار اومده وفا چی میشــــه
در آقوش باد من رفتم از یاد
سکوت این قلب شکستم شده فریاد
حالا وایییی وای وای وای وای
حالا وایییی وای وای وای وای
ـــ در ضمن اگه به معنی شهر هم دقت کنید خیلی پر معنی و قشنگه !
نکته : و با توجه به اینکه این شعر ماله حدود ۳۰سال پیشه ( اگه اشتباه نکنم! دقیقش رو باید از آقا جان پرسید ) این نکته به ذهن میرسد که:
تو اون زمونه هم
عشق نمیمونده ، عاشقی و عشق و وفا نبوده ، محبت نبوده ، غم عادت بوده ، معلوم نبوده که رفیق و دوست و همدم کجایند ( باید آز آقا جان بپرسیم شاید بدونه که کجایند!؟)،و...
البته احتمالا میزان کمبود خیلی چیز ها با الان خیلی متفاوت بوده!
حالا وایییییییییییی وای وای وای وای
مرسی... ، خدانگهدار!!!
فرهنگ ، قدرت ، شجاعت ، معرفت ، رفاقت و... !
سلام!!!به نظر شما معنی این کلمات چیه؟
فرهنگ ، آدم با فرهنگ
قدرت ، آدم با قدرت
شجاعت ، آدم شجاع
معرفت ، آدم با معرفت
مرد ، مردانگی
رفیق ، رفاقت
.
.
.
اصلا برای چی همچین کلماتی به وجود آمده؟
چه استفاده ای داره؟
مگه مهم اند؟
مگه مهمه که کی چه عکس العملی در برار کار آدم نشون میده؟
مگه مهمه که کی چه برداشتی از کار آدم میکنه؟
مگه مهمه که کی چی کار میکنه؟
مگه مهمه که کی چی میگه؟
مگه مهمه که یکی هر چی دلش میخواد بگه؟
مگه مهمه که یکی تمام اینا رو زیر پا بذاره؟
مگه مهمه که یکی هر چیزی رو به هر کسی ربطش بده؟
اگه مهم نیست پس چرا این قدر از این کلمات به عنوان صفتی برای دیگران استفاده میشه؟
فکر میکنم مهم باشن ، همه ی اینا مهم اند !
ولی اگه مهم اند پس چرا...؟؟؟
نمیدونم چی بگم ولی واقعا از بعضی اتفاقات تعجب کردم! اصلا انتظار بعضی چیز ها رو نداشتم؟
نوشته ی قبلی ظنز بود ، و سعی شده بود تا از کسی اسمی برده نشود و برای کسی ناراحتی به وجود نیاید.
در ضمن نوعی طرفداری بود از... ونه جبهه گیری در مقابل او . ولی فک میکنم که برداشت او کاملا برعکس بوده. در عین حال عکس العمل وی بسیار عجیب بود.
به هر حال من دوباره هم از تمام افرادی که سهوا - و نه عمدا - دچار ناراحتیشان شدم عذر خواهی میکنم!
مرسی...،خدانگهدار!!!
اقدام به ازدواج مصطفی خان!
مطلب زیر در پی نوشته شدن یک مقاله جنجالی در ویلاگ سرخ ه سرخ و نظر دادن این جانب به آن مقاله میباشد. ( نوشته ی زیر قرار بود در قسمت نظر دهی وبلاگ مذکور قرار گیرد که به دلیل اهمیت و طولانی بودن در وبلاگ اخصاصی سازمان قرار گرفت)
بخش نظر دهی وبلاگ سرخ ه سرخ
طی اقدامات صورت گرفته، در جهت دیدن مطلب جنجال بر انگیز آقای مضطفی . سازمان جهت بدست آوردن سرنخ های بیشتر به سرعت اقدام به باز کردن وبلاگ مربوطه کرده که پس از چند دقیقه کار متخصصان اینترنتی سازمان این امر به وقوع پیوست.(لازم به ذکر است که وبلاگ دچار مشکلات بود و قابل روئیت نبود. )
ــ نتیجه:
کاملا محرمانه می باشد، وفقط مختصری از آن به شرح زیر به اطلاع عموم میرسد:
ماجرا از آنجا شروع میشود که فردی مسن ( یه چیزی تو مایه های آقا جان) به فکر می افتد که به خوشی هایه خود پایان دهد و به امری نا میمون تن در دهد (ازدواج). « یکی نی بگه : پیری و معرکه گیری؟ »
همین امر باعث از راه به در شدن جوان مذکور شده و ایشان نیز به فکر پایان دادن به زندگی آزادانه و... خود بیافتد .غافل از دامی که برایش گسترانده شده...!
در همین حین جوان مغـفول (اغفال شده...!)در پی تقلید از فرد مسن اقدام به گذاشتن شرایط برای همسر آینده ی خویش نموده است.
و.......
در این بین افرادی اقدام به نظر دهی در این وبلاگ نموده اند که خود را موجوداتی خاکی و یا در مواردی اصلا معرفی نکرده اند.
سازمان با وجود اینکه هیچ در خاستی از طرف مسئولین جهت شناسایی و رد یابی این افراد نداشته است ( که احتمالا از اعضاء گروه فشار و انصار میباشند ) وظیفه ی خود دانسته و موضوع را پی گیری کرده و میکند.
نتیجه ی اخلاقی ماجرا :
۱- پرهیز ( گفتم پرهیز باد رفقیم پرویز افتادم...!) از معاشرت با افراد هم سن و سال آقاجان در هر وضعیت ، متعهل یا مجرد.(هر کدام به نوبه خود خطراتی را به دنبال دارد!؟)
۲- البته سازمان در تلاش است تا این قضیه بر عکس شود، ولی متاسفانه فعلا این خانوم ها هستند که برای آقایون شرایط میگذارند ،و نه آقایون برای خانوم ها.- به امید روزی که ... !؟ - ( به هر حال ما برای جوان از دست رفته خویش آرزوی موفقیت داریم!)
۳- با توجه به این که من و دیگر اعضای سازمان جوان هستیم لازم به یادآوری این مطلب به جوان مذکور است که « آرزو بر جوانان عیب نی »
۴- گشتم نبود ، نگرد نیست!
۵-.........
نکته : خانوم ... ، پروراندن فکر و همچنین اقدام به بستن پیوند زناشویی، قطعا کار انسانی دیوانه (سوای جنسیت ، موقعیت و شرایط ) میباشد. مخصوصا در جامعه ی کنونی که اکثر افراد امکانات فضانوردی دارند...!
اخطار : مطالب بالا شاید کمی زیاده روی در بعضی موارد باشد ، که طنزی بیش نبود ، و امید آن میرود که فرد یا گروه یا جنسیتی از آن آزرده خاطر نشوند.
عمر گران میگذرد خواهی ، نخواهی
پس بیایید تا کاری کنیم که به خوشی بگذرد...!
مرسی ... ، خدانگهدار!!!